درتجارت، زنجیره تأمین (Supply chain) به سیستمی شامل سازمانها، افراد، فعالیتها، اطلاعات و منابعی میباشد که منجر به ارائه یک محصول یا خدمات به مصرف کننده میگردد و مدیریت زنجیره تامین
(Supply Chain Management)، ایجاد هماهنگی در تولید، موجودی، مکانیابی و حمل و نقل میان شرکتکنندگان در یک زنجیره تامین با هدف دستیابی به بهترین ترکیب پاسخگویی و کارایی برای موفقیت در بازار است.
نشان دهنده شمایی ساده از زنجیره تأمین
در واقع میتوان گفت مدیریت زنجیره تامین دست یابی به اطلاعات به موقع و دقیق از زنجیره تامین است، تا به تولیدکنندگان، بازرگانان و توزیعکنندگان این امکان را دهد تا به صورت حرفهای و تخصصی هر نوع چالشی را در مسیر این زنجیره حل کند.
سه فرآیند اصلی مدیریت زنجیره تأمین
مدیریت زنجیرهتامین شامل سه فرآیند کلی و پنج جز اصلی است که در ادامه آورده شده است:
- مدیریت اطلاعات
- مدیریت لجستیک
- مدیریت روابط
شش جزء اصلی مدیریت زنجیره تأمین
- برنامه ریزی
- منابع (تأمین مواد اولیه)
- ساخت
- توزیع و ارسال
- پشتیبانی
- ارزیابی نهایی
در ادامه تشریح مختصری از اجزاء اصلی مدیریت زنجیره تامین (SCM) آورده شده است.
1- برنامه ریزی، رکن اصلی مدیریت زنجیره تامین
یکی از وظایف مدیران که در بخشهای آینده نیز به آن اشاره خواهد شد برنامهریزی است. مدیران کسب و کارها باید زنجیره تامین را طراحی کرده و سپس مشخص کنند برای مفید و موثر بودن آن از کدام معیارها استفاده خواهند کرد.
2- منابع (تامین کنندگان)
کسب و کارها برای تهیه کالاهای اولیه خود و خدمات مورد نیاز برای تولید محصولات خود باید تامین کنندگان مناسبی انتخاب کنند. علاوه بر انتخاب این منابع پس از عقد قرارداد، امور دیگری شامل موارد ذیل باید صورت پذیرد:
- سفارش کالا
- دریافت کالا مطابق با کیفیت مندرج در قرارداد
- مدیریت موجودی کالا
- تایید مجوز پرداختهای تامین کننده
- ساخت و تولید
3- ساخت
مرحله سوم، ساخت و تولیدمحصولات مورد تقاضای مشتری است. در این مرحله، محصولات تولید شده توسط کارخانه باید مراحل ذیل را طی کنند:
- طراحی
- تولید محصولات
- تست محصولات (منطبق با کیفیت مندرج در تقاضا)
- بسته بندی
- تحویل
4- توزیع و ارسال
سازمانها و شرکتها برای اطمینان از تولید محصولاتی مطابق با استانداردهای مورد قبول بازار، میزان کیفیت و میزان تولید و بهرهوری کارگران را ارزیابی میکنند.
توزیع و ارسال کالا
این بخش شامل مراحل دریافت سفارش از مشتری، تعیین زمان تحویل، ارسال کالا، تنظیم صورتحساب و دریافت هزینه است. مرحله ارسال و توزیع با عنوان logistic (لجستیک) نیز شناخته میشود که در ادامه نیز به بررسی آن پرداخته خواهد شد. ممکن است تولید کننده بخشهایی از فرآیند توزیع و تحویل کالا را به سازمانهای متخصص در این زمینه بسپارد و یا خود شرکت به طور مستقیم امور مربوط به آن را انجام دهد.
5- پشتیبانی
در برخی از موارد ممکن است محصول ارائه شده مشکل داشته باشد و دارای عدم انطباق با سفارش اولیه مصرف کننده باشد در این صورت لازم است برای بررسی به انبار برگردانده شود. شرکتها در این حوزه علاوه بر پاسخگویی به مشتریان باید به شکایات آنها رسیدگی کنند. بنابراین تامین کننده به یک سیستم پشتیبانی پاسخگو و انعطاف پذیر برای پذیرش محصولات معیوب و ناخواسته نیاز دارد.
6- ارزیابی نهایی
کارایی بیشتر زنجیره تامین مستلزم نظارت بر اطلاعات و اطمینان از انطباق با تمام مقررات است. فرآیندهای این مرحله شامل امور مالی، منابع انسانی، فناوری اطلاعات، مدیریت نمونه کارها، طراحی محصول، فروش و تضمین کیفیت است.
مزایای مدیریت زنجیره تامین
بکارگیری موثر مدیریت زنجیره تامین باعث ایجاد سه مزیت اصلی برای سازمان می شود. در ادامه به تشریح مختصری از این مزایا پرداخته شده است:
کاهش هزینه ها به کمک یکپارچه سازی
با یکپارچه سازی تامین کنندگان و استفاده از تکنولوژی، کسب و کارها و سازمان ها می توانند هزینه های عملیاتی خود برای پاسخگویی پویاتر به نیازهای مشتریان را کاهش دهند.
به طور مثال، مدیریتی که بر اساس تقاضا، سازمانها را از تولید بیش از حد باز میدارد که نه تنها باعث کاهش کار فیزیکی و هزینه مواد خام میشود بلکه باعث کاهش هزینههای مدیریت موجودی کالا و هزینههای حمل و نقل هم خواهد شد.
افزایش درآمد
در حالی که سازمانها برای نزدیکتر شدن به تقاضای کاربران و پاسخگویی سریعتر از جدیدترین تکنولوژیها استفاده می کنند، به احتمال زیاد محصولات برای خرید در دسترس مشتریان باقی میمانند. زمانی که تولید به اندازه کافی ساده شود، کاگران و مواد اولیه بیشتر را می توان به توسعه اقلام جدید برای ارائه به مشتریان و گسترش ترکیب محصول اختصاص داد.
بهره برداری از دارایی
با اجرای مدیریت زنجیره تامین بصورت موثر، سازمانها می توانند از دارایی سرمایهای خود مانند تجهیزات حمل و نقل تولید بصوت موثرتری استفاده کنند. به جای فرسوده کردن بیهوده ابزارها و تجهیزات تولید، سازمانها میتوانند تولید کافی و بر اساس میزان نیاز داشته باشند. مدیریت زنجیرهتامین به سازمانها این امکان را میدهد تا مطمئن شوند محصولات به راحتی در دسترس مشتریان قرار گرفته، به سهولت به مشتریان تحویل داده می شود، مشکلات کیفیت محصولات کاهش مییابد و همچنین در نهایت باعث بهبود ارزش میان مشتری و سازمان میگردد.
تاریخچه زنجیره تامین
به منظور افزایش توان رقابتی شرکتهای تولیدی بزرگ، در دهههای 60 و 70 درصدد بودند، تا با استاندارد سازی و بهبود فرآیندهای داخلی، محصولات با کیفیت را با هزینههای کم و با کیفیت بالاتری به بازار عرضه کنند. در این دوره زمانی تفکری که میان سازمانها شکل گرفته بود تمرکز بر موارد ذیل بود:
- تقویت اصول مهندسی
- طراحی قوی
- عملیات تولید منسجم و هماهنگ
به کارگیری و تمرکز بر موارد فوق برای دست یابی به نقش مؤثر در بازار و کسب مشتری الزامی و پیش نیاز به نظر میرسید. با گذشت زمان در دهه 80 میلادی سازمانها و مدیران علاقهمند به برطرف نمودن سایر خواستههای مشتریان تمرکز کردند. پس از آن نیز در دهه 90 میلادی مدیران دانستند که برای ادامه حضور در بازار تنها بهبود فرآیندهای داخلی و انعطاف سازی آن فرآیندها کافی نیست.
در این دوره زمانی بود که خلأ و کمبود سایر فرآیندهای تأمین خودنمایی کرد و با چنین نگرشی بود که فیشر به عنوان ابداع کننده و شروع کننده مبحث مدیریت زنجیره تامین وارد عمل شد.
همچنین وی برای انتخاب استراتژی می گوید که شرکتها برای بهبود عملکرد خود نیازمند ایجاد تمایز میان محصولات جدید با محصولات اساسی هستند و محصولات جدید و نوآورانه ای که تولید شدهاند نیازمند استراتژی زنجیره تامین واکنشی میباشند. از آن دوره به بعد زنجیره تامین پا به عرصه تجارت نمود و در سالهای اخیر نیز با توسعه فناوری اطلاعات زنجیره تأمین هر روزه در حال پیشرفت است.
اهداف مدیریت زنجیره تامین
همانطور که در قسمت قبل نیز به آن اشاره شد به وجود آمدن زنجیرهتأمین با اهدافی شکل گرفت که در ادامه مهمترین آنها آورده شده است:
- کاهش هزینهها در ارائه خدمات یکسان
- افزایش مسئولیت پذیری شرکتهای تولید کننده و ارائه دهنده محصولات
- افزایش سرعت پاسخگویی سازمانها به مشتریان
- پاسخگویی به تقاضای مشتریان هنگام خرید محصولات (سرعت و کیفیت)
- رفع عدم کارایی سیستمهای قدیمی در عصر حاضر
- پیاده سازی و اجرای زنجیره تامین سبز
4 عامل مؤثر بر زنجیره تأمین
1-ساخت تجمعی برای ذخیره
مدیریت زنجیرهتامین در ساخت تجمعی بر جمعآوری تقاضاهای جهت دار مشتریان تمرکز دارد. هدف از جمعآوری تقاضای جهت دار مشتری در زمان واقعی، ذخیره موجودی کالا به طور کارآمد است. این جمعآوری و ذخیره اغلب از طریق سیستم اطلاعاتی یکپارچه انجام میشود. به این صورت که سازمان تقاضاهای مؤثر بر تعدیل و توسعه برنامههای عملیاتی مشتریان را در زمان واقعی جمعآوری میکند، سپس بر طبق اطلاعات جمعآوری شده اقدام به ذخیره اقلام مورد نیاز مشتری میکند.
سیستم مدیریت زنجیرهتامین در ساخت تجمعی تمام فعالیتهای برنامهریزی توزیع، ساخت، برنامهریزی تفصیلی، کنترل موجودی، هماهنگی تامین با چند کانال توزیع، جریان اطلاعات صحیح درباره تقاضا، سرمایهگذاری، ظرفیت موجودی، برنامه ریزی تفصیلی نقل و انتقال و … را به صورت یکپارچه انجام میدهد.
2- ذخیره مستمر
ایده این مدل مدیریت زنجیرهتامین بر پایه پر کردن موجودی مصرف شده از طریق کار کردن مداوم است. بنابراین در این استراتژی باید ارتباط محکمی میان فرآیند اجرای سفارش و فرآیند تولید وجود داشته باشد. مدل ذخیره مستمر یک مدل کاربردی برای محیطهایی با الگوهای تقاضای ثابت به شمار میرود.
3- ساخت برای سفارش
این مدل مدیریت زنجیرهتامین بر پایه مونتاژ کردن بلافاصله پس از دریافت سفارش استوار است. این مدل به مدیریت موجودیها و تحویل تدارکات لازم در زنجیرهتامین، نیاز دارد. مدیران پروژه با استفاده چند منظوره از دستگاهها برای تولید کالاها، میتوانند این نیاز را رفع کنند. این مدل چند مزیت دارد که از میان آنها میتوان به ادراک مشتری از محصول مورد نیاز خود و یا دریافت سریع محصول توسط مشتری اشاره کرد.
4- مونتاژ کانالی
مدل مونتاژ کانالی (Channel Assembly) مدیریت زنجیره تامین با یک تعدیل جزئی بر مبنای ساخت برای سفارش به وجود میآید. در این مدل محصولات در کانال، توزیع و همزمان با آن جمعآوری و مونتاژ میشوند. شرکتهای رایانهای که در زنجیره توزیع بخشهای مختلف رایانه، آنها را خریداری و مونتاژ میکنند مثالی از این مدل هستند. بنابراین سفارشی که مشتری دارد تنها برای قرار گرفتن در یک وسیله رایانهای توسط شرکت مذکور جمع و به او تحویل داده میشود.
انواع استراتژی زنجیره تامین عبارتند از:
- زنجیره تامین چابک
- زنجیره تامین پایدار
- زنجیره تامین ناب
- زنجیره تامین لارج
- زنجیره تامین سبز
در ادامه به تشریح زنجیره تأمین سبز به عنوان یکی از پر طرفدارترین انواع استراتژی مدیریت زنجیرهتامین در دنیای امروز پرداخته شده است.
زنجیره تأمین سبز چیست؟
دانشمندان زنجیره تامین سبز را یک مدل مدیریتی مدرن و لازم الاجرا برای سازمانها میدانند، که در راستای حفظ محیط زیست و همچنین بهینهسازی مصرف انرژی قدم برمی دارد. زنجیره تامین سبز مجموعه ای از فرآیندها است که در تمام مراحل زیر به کار برده میشوند تا اثرات مخرب محیط زیست و مصرف انرژی را به حداقل برساند:
- فرآیند طراحی
- فرآیند تولید
- فرآیند آماده سازی محصولنهایی و توزیع
- فرآیند آموزش به مشتریان و مصرف
- فرآیند بازیافت پس از مصرف محصول
نشان دهنده شمایی ساده از زنجیره تأمین سبز
همان طور که در شکل (2) نیز نشان داده شده است به منظور دست یابی به زنجیره تأمین سبز مؤلفههای مختلفی نیاز است که در ادامه به تشریح هر یک پرداخته شده است:
مواد اولیه سبز
استفاده از مواد اولیه با کیفیت و منابع انرژی تجدید پذیر
تولید سبز
تولید سبز یا تولید پاک با تمرکز بر به حداقل رساندن ورود آلودگی به محیط زیست در فرایند تولید
مصرف سبز
استفاده از محصولات و خدمات در کنار آموزش به مشتریان با هدف سازگاری زیستی با محیط زیست
بازیافت سبز
استفاده مجدد از محصولات به کارگرفته شده و یا بازیافت آنها به شکلهای گوناگون
نقشها در مدیریت زنجیره تامین
مدیر ارشد تدارکات
یک نقش اجرایی در زنجیره تامین مدیر ارشد تدارکات (CPO) است که بر تامین منابع، تهیه و مدیریت زنجیره تامین برای یک کسب و کار متمرکز است. این مدیر روی هزینهها تمرکز داشته و همچنین وظیفه کنترل آنها نیز بر عهده این نقش است و به طور پیوسته به دنبال راههایی برای کاهش هزینهها است. یکی دیگر از وظایف این بخش کنترل تطابق مراحل خرید شرکت با دستورالعملها و قوانین داخلی و خارجی است.
مدیر ارشد لجستیک
مدیر ارشد لجستیک (CLO)، انتقال کالاها یا خدماتی که یک شرکت ارائه میدهد را مدیریت میکند تا به درستی انجام شوند. یکی از وظایف این شخص حصول اطمینان از رسیدن محصولات صحیح در بازه زمانی تعیین شده به دست مصرف کنندگان نهایی است.
مدیر زنجیره تامین
یک مدیر زنجیرهتامین برای تولید محصول، بررسی موجودی کالا و فروش محصولات به بازارهای داخل و یا خارج از کشور، با شرکای داخلی و یا شرکای خارجی و تامینکنندگان همکاری دارد. شرح وظایف مدیران در زنجیرهتامین همچون مدیران عملیاتی است و رویکردی متمرکزتر در عمل دارند. از جمله وظایف این نقش عبارتند از:
- تدوین سیاستها
- کنترل امور روزمره
- گردش کار
- نظارت بر روند عمومی کارگران
ریسک و مدیریت آن در زنجیره تأمین
یکی از وظایف اصلی مدیران در سازمانهای تولیدی و توزیع کننده مدیریت ریسک در زنجیرهتامین است. امروزه تمامی ریسکهای زنجیرهتامین به طور کامل شناسایی شده و مورد بررسی جهت تعیین شدت تاثیر ریسکها نسبت به هم قرار گرفتهاند و پس از بررسی نتایج به دست آمده با تاکتیکهای مختلفی از جمله روش دیمتل تحلیل شده اند. با توجه به این تاکتیک میتوان ریسکهای زنجیره تامین را اولویت بندی کرد که در این صورت این ریسکها به ترتیب اولویت عبارتند از:
- ریسکهای محیطی
- ریسکهای حوزه منابع مالی
- ریسکهای مرتبط با استراتژی
- ریسکهای مرتبط با فناوری اطلاعات و ارتباطات
- ریسکهای مربوط به تجهیزات و عملکرد آنها
- ریسکهای حوزه تکنولوژی
با توجه به موارد بیان شده در خصوص ریسک در مدیریت زنجیره تأمین میتوان گفت ریسکها را در این حوزه میتوان به دو بخش ریسکهای درونی و بیرونی تقسیم کرد.
نشان دهنده ریسکهای زنجیره تأمین در این دو بخش
وظایف مدیران در زنجیره تأمین
نقش مدیران در زنجیرهتأمین نقشی اساسی و انکارناپذیر است. در بخش قبل توضیحات مختصری در خصوص مدیریت ریسک به عنوان یکی از مهمترین وظایف مدیران آورده شد. علاوه بر مدیریت ریسک مدیران وظایف دیگری نیز بر عهده دارند که عبارتند از:
- مدیریت زنجیره تامین پایدار
- مدیریت زنجیره عرضه
- مدیریت لجستیک
در ادامه به تشریح مختصری در خصوص هر یک از موارد بیان شده پرداخته شده است.
مدیریت زنجیره تامین پایدار
مدیریت زنجیرهتامین پایدار در سرتاسر زنجیرهتأمین از آماده سازی مواد اولیه تا دستیابی به محصول نهایی، به دستآوری و پایش اطلاعات و ایجاد هماهنگی با وجود سه وجه زیر در نظر گرفته میشود:
- اقتصادی
- اجتماعی
- محیطی
مدیریت زنجیره عرضه
مدیریت زنجیره عرضه به معنای فرآیند یکپارچهسازی فعالیتهای مدیریت زنجیرهتامین و جریانهای اطلاعاتی از طریق بهبود عملکرد و هماهنگسازی زنجیرهتامین تولید، عرضه و غیره است.
مدیریت لجستیک
لجستیک زیر مجموعهی مدیریت زنجیره تامین است و بنابراین لجستیک الکترونیکی هم مانند لجستیک، زیرمجموعۀ مدیریت زنجیرهتامین الکترونیکی میباشد. لجستیک الکترونیکی به معنای انتقال کالاها و خدمات به وسیله تکنولوژی ارتباطات و اینترنت است. مدیریت لجستیک تمامی کارهای زیر را شامل میگردد:
- برنامهریزی و اجرا با حداقل هزینه
- جریان و انباشت مواد خام در انبار
- موجودی کالاهای نهایی
- تفکیک کالاهای قابل استفاده و غیر قابل استفاده
به کارگیری مدل اسکور (SCOR) در زنجیره تامین
مدل Supply-Chain Operations Reference Model که معمولا به صورت مخفف آن و با SCOR یا اسکور شناخته میشود و به معنای مدل مرجع عملیات زنجیرهتامین است که به عنوان اولین چارچوب کلی برای ارزیابی و بهبود مدیریت عملکرد زنجیرهتامین به شمار میرود.
مدل اسکور از زمان مطرح شدن تا الان، مراحل مختلفی را طی کرده است. دو شرکت AMR و PRTM با همکاری بسیاری از سازندگان و مدیران زنجیرهتامین، طرح اولیه مدل اسکور را تهیه کردند. مدتی بعد یعنی در سال 1996 این دو شرکت با عنوان انجمن زنجیرهتامین به انجام تحقیق و انتشار مقاله در زمینه مدیریت زنجیرهتامین اقدام کردند.
مدل اسکور به عنوان یکی از مدلهای مرجع، فرآیندی در مدیریت زنجیرهتامین به منظور مدل سازی زنجیره تامین و بهبود عملکرد در سازمانها شناخته شده است. مدل SCOR یک فرایند ثابت و مشخص مدیریتی است که بر اساس شش اصل در میان سازمانها شناخته شده است.
- قابلیت
- اطمینان
- انعطاف پذیری
- پاسخگویی
- هزینه
- دارایی
- چابکی
این مدل مرجع در ساختاری مشخص، به منظور طراحی، ارزیابی و مقایسه ویژگیهای خاص فرآیندهای زنجیرهتامین در سازمانهای مختلف شکل گرفته است. وجود این ساختار مشخص باعث شده سازمانها بتوانند برای بهبود عملکرد انواع مدلهای زنجیره تامین، از تکنیکهای بهتر و برتر استفاده کنند.
نقشهای مختلف در در زنجیرهتامین
با توجه به موارد بیان شده در بخشهای قبل میتوان گفت که زنجیرهتامین تنها از افراد تشکیل نمیشود هرچند افرادی در این زنجیرهتأمین هستند که در حرکت رو به جلوی آن نقش اثرگذار و تعیین کنندهای را ایفا میکنند، بنابراین در کنار افراد سازمانهای زیر نیز در زنجیره تأمین نقشی غیر قابل انکار دارند:
- تامین کننده / تولید کننده مواد اولیه
- نیرو های ستادی
- سرمایه گذار در بخشهای مختلف
- توزیع کننده یا پخش کنندگان
- عمده فروشها
- خرده فروشها
ضعفها و مشکلات زنجیره تامین کالا در ایران
دلایل عدم توسعه یافتگی در زنجیره تأمین و همچنین مدیریت لجستیک را در دو بخش مشکلات اساسی حاکم بر فضای کلان و اکوسیستم این حوزه باید در کشور تحلیل نمود.
توجه به مبانی بلوغ در تعریف و اجرای پروژههای این بخش میتواند از صرف هزینههای کلان و فاقد اثرگذاری لازم جلوگیری کند، و در پایان منجر به ایجاد زیرساخت لازم برای توسعه زنجیره تأمین در کشور گردد.
یکی از راهکارهای مناسب حهت حل این موضوع ایجاد گفتمان و اعتماد متقابل بین بخش صنعت و دانشگاه است که در پایان منجر به تربیت متخصصان کارآمدتر با قابلیتهای چند بعدی میگردد که قادر به درک بهتر مشکلات و نیازمندیهای صنعت بوده و توان به نتیجه رساندن اقدامات بهبوددهنده را با انجام پروژههای پژوهشی واقعی منطبق بر نیاز صنعت داشته باشند. به هر حال مشکلات زنجیره تأمین کارآمد در کشور را میتوان در موارد ذیل خلاصه کرد:
- عدم هماهنگی در درون و بین وزارت خانهها
- عدم هماهنگیهای لازم کشور با سایر کشورها
- مشکل عدم وجود امکانات به روز و کافی در پایانه های بار
- عدم وجود فرآیند بسته بندی حرفه ای کالا با توجه به ماهیت کالا
- عدم هماهنگی بین اجزای زنجیره
- عدم دسترسی به آمار صحیح و قابل اعتماد
- مقاومت سازمانها در برابر تغییرات
نرم افزارهای مناسب جهت مدیریت زنجیره تأمین
بدیهی است بهینه سازی مسیر توزیع و اجرای دقیق زنجیره تأمین با به کارگیری نرم افزار مناسب مدیریت زنجیره تامین انجام میشود. به عبارت دیگر میتوان گفت با استفاده از بهینه سازی مسیر توزیع میتوانی به اهداف زیر دست یافت:
- افزایش میزان حجم کالای توزیع شده
- افزایش تعداد کارفرمایان / مشتریان
- استفاده بهینه از زیر ساختها
علاوه بر موارد فوق با در نظر گفتن عوامل دیگری همچون هزینه حمل، قیمت سوخت و همچنین هزینههای مربوط به نیروی انسانی، بهینهسازی مسیردهی ابزاری راهبردی جهت کاهش هزینهها و افزایش بازدهی کسب و کار با به کارگیری نرم افزارهای این حوزه به دست خواهد آمد. بازار نرمافزار مدیریت زنجیره تأمین در سال ۲۰۱۹ حدود ۸.۶ درصد رشد کرده و این امر خود نشان دهنده نیاز صنعت به این نرم افزارها را نشان میدهد. از جمله نرمافزارهای این حوزه عبارتند از:
- Cloud
- E2Open
- SAP SCM
- Logility
- Perfect Commerce
- Oracle SCM
هر یک از نرم افزارهای فوق دارای مزایا و معایبی هست که با توجه به اهداف سازمان باید ارزیابی گردد و مورد استفاده قرار گیرد.