مساله پیک تقاضای نفت، درسی برای صنعت نفت ایران
یکی از مهمترین نمودارهای گزارش جدید اوپک، روند افت تقاضای نفت را در سناریوی مرجع نشان میدهد.
طبیعتاً این پیشبینیها بر مجموعهای از فرضیات استوار هستند که با تغییر آنها، نتایج هم متفاوت خواهند بود. نمودار نشان میدهد که در اواخر دهه ۲۰۳۰، مجموع رشد تقاضای نفت در پنج سال، مساوی رشد امسال خواهد بود. رشد سالانه در آن زمان به ۰.۳ میلیون بشکه در روز خواهد رسید؛ رقمی که در مقایسه با اندازه بیش از ۱۰۰ میلیون بشکهای بازار نفت، اندک محسوب میشود. امسال رشد تقاضای نفت کمابیش حدود ۱.۵ میلیون بشکه در روز بوده است.
مهمتر اینکه در یک نگاه بدبینانهتر، این رقم ۰.۳ میلیونی فاصله چندانی با صفر ندارد؛ چراکه ممکن است خودروهای الکتریکی و بهرهوری سوخت، سریعتر از فرضیات سناریوی اوپک، توسعه یابند.
نمودار ضمناً به یک واقعیت مهم اشاره دارد: نزدیکی به پیک تقاضای نفت. یک دهه قبل، هنوز میشد ادبیات «پیک عرضه نفت» را به وفور مشاهده کرد. در این ادبیات بر مبنای ویژگیهای مخزنی منابع متعارف نفت، پیشبینی میشد تولید نفت در جهان در زمانی (که همیشه هم در حال تعویق بود!) به حداکثر برسد و سپس کاهش یابد. این یکی از مبانی استدلالی بود که در آن نگه داشتن ذخایر نفت و گاز در زیر زمین مورد حمایت بود یا لااقل رد نمیشد.
تداوم اکتشافات، پیشرفتهای فناوری و اقتصادی شدن نفتهای غیرمتعارف، اکنون این چشمانداز را به وجود آورده که عرضه نفت بسیار بیش از آن چیزی است که در افق چنددهساله نگران پیک عرضه باشیم. در نقطه مقابل اما، پیک تقاضا هر روز جدیتر میشود که نمونه آن را در همین گزارش اوپک میتوان دید. لذا بهتر است برای تولید منابع کاری کرد؛ به جای آنکه منتظر روز مبادایی بود که گرانتر به فروش رسد.
براین اساس به نظر میرسد توسعه حداکثری میادین و مخازن نفتی، میتواند راهبرد بهینه باشد. قاعدتاً فرعیاتی مثل سناریوی بهینه تولید و توسعه (که در ایران به «تولید صیانتی» شهرت دارد) ذیل این راهبرد تعریف میشود. باوجود این، هر تلاشی برای تسریع در توسعه میادین، با مقاومتهایی زیاد روبهرو میشود؛ که آخرین نمونه آن را در ماجرای IPC شاهد بودیم و هستیم.
مدل IPC در مقایسه با مشارکت در تولید، واجد کاستیهایی است، اما تا زمانی که شرایط برای استفاده از قراردادهای مشارکت در تولید مهیا شود، بهترین گزینه برای تسریع در توسعه میادین ایران محسوب میشود. سوال مهم: در شرایط فقدان جایگزینی مناسب برای IPC، آیا مخالفت با این قرارداد (که همواره در قالب مخالفت با شرکتهای خارجی مثل توتال، بیپی و … صورت میگیرد، اما در نهایت به ویژگیهای ذاتی IPC اشاره دارد) با این واقعیت که نفت شاید بیست سال دیگر بازار امروز را نداشته باشد، سازگار است؟
مولف: رامین فروزنده (استراتژیست بالادستی نفت)
منبع عکس: Energy Mix Report